روش ها، تکنیک ها و ابزارهای حل مسئله (2) - نظریه محدودیت TOC

ساخت وبلاگ

نظریه محدودیت TOC[1]:

ایده اصلی تئوری محدودیت (TOC) بر مدیریت گلوگاه‌ها استوار است، این تئوری مدعی است که به بهبود مستمر از طریق شناسایی محدودیت‌ها و گلوگاه‌های تولیدی در سازمان منجر خواهد شد، بدین ترتیب تمرکز اصلی این تئوری ابتدا شناخت محدودیت‌ها و سپس مدیریت بر روی آن‌ها در جهت افزایش کارایی سیستم است. تئوری محدودیت‌ها مانند فلسفه مدیریت ژاپنی تولید به‌موقع مبتنی بر بهبود مستمر است و از این نظر هر دو در مقابل نگرش سنتی قرار می‌گیرند، اما تفاوت عمده آن با نظام به‌موقع (JIT) در این است که فلسفه به‌موقع بر کاهش موجودی‌ها و حذف اتلاف‌ها متمرکز می‌شود درحالی‌که تئوری محدودیت‌ها بر محدودیت‌ها و حذف آن‌ها تأکید می‌کند.

تئوری محدودیت‌ها را می‌توان نگرش سیستماتیک نوین در فرایند تفکر نامید. تئوری محدودیت‌ها و مدیریت محدودیت‌ها قصد دارد که شانس ایجاد یک تغییر نتیجه‌بخش و مؤثر را افزایش دهد. تئوری محدودیت‌ها معتقد است که هر سیستم لااقل دارای یک محدودیت است و وجود محدودیت‌ها نشان‌دهنده پتانسیل برای رشد و انجام تغییرات نتیجه‌بخش است. برخلاف روش‌های سنتی که بر شاخص هزینه عملیاتی تمرکز دارند و یا روش تولید به‌موقع که توجه خاص بر کاهش موجودی‌ها می‌کند تمرکز اصلی تئوری محدودیت‌ها برافزایش بهره‌وری از طریق مدیریت محدودیت‌ها و افزایش خروجی‌های تولیدی یا دست‌یافت سازمان است.

اجرای موفق تئوری محدودیت‌ها مستلزم اجرای الگوریتمـی با ۵ گام اساسی و توجه به قواعد خاصی است. پنج گام اساسی عبارت‌اند از:

×     شناسایی محدودیت سیستم

×     حداکثر استفاده از محدودیت سیستم (بهره‌وری 100% محدودیت)

×     حمایت همه‌جانبه سایر اجزای سیستم از محدودیت

×     ارتقای محدودیت سیستم

×     پایدارسازی سیستم و حرکت به سمت شناسایی محدودیت جدید

فرایند تفکر تئوری محدودیت‌ها به‌عنوان ابزاری در حل مسئله به‌منظور شناسایی، برنامه‌ریزی، کنترل و یا از بین بردن محدودیت‌ها، ذهنیت‌ها و راه‌های سنتی موجود مورداستفاده مدیران موفق قرار می‌گیرد که شامل 3 مرحله است:

v     چه چیزی باید تغییر کند؟

v     به چه چیزی باید تغییر کند؟

v     چگونه باید تغییر کند؟

تئوری محدودیت‌ها معتقد است که هر سیستم لااقل دارای یک محدودیت است و وجود محدودیت‌ها نشان‌دهنده پتانسیل برای رشد و انجام تغییرات نتیجه‌بخش است. محدودیت‌ها در میزان عملکرد دارای نقش اساسی هستند. محدودیت عبارت است از هر عاملی که بازده سیستم را در ارتباط باهدف یا مقصود از پیش تعیین‌شده محدود می‌کند، در سازمان‌ها و کارخانه‌ها محدودیت را با نام آشنای گلوگاه می‌شناسند، منبع گلوگاهی منبعی است که ظرفیتش کمتر یا مساوی تقاضای مورد انتظار برای آن است، اما گلوگاه‌های تولیدی تنها محدودیت‌های سازمان نیستند.

محدودیت‌ها را می‌توان به شکل زیر تقسیم‌بندی کرد:

  • محدودیت‌های منابع داخلی
  • محدودیت‌های فروش و بازاریابی
  • محدودیت‌های خط‌مشی و سیاست‌گذاری

از دو مورد اول تحت عنوان محدودیت‌های فیزیکی و از مورد سوم تحت عنوان محدودیت‌های خط‌مشی و مدیریتی نام‌برده می‌شود. شناخت و برطرف کردن محدودیت‌های فیزیکی آسان‌تر از محدودیت‌های سیاست‌گذاری مدیریتی است. برای توضیح بیشتر محدودیت‌های فوق اگر فرض کنیم که سازمانی دارای ۲ ماشین است که اولی با ظرفیت ۵ واحد و دومی با ظرفیت ۳ واحد تولید می‌کند و فروش نیز باید ۴ واحد در روز باشد، ماشین دومی دارای محدودیت است ولی اگر در همین سیستم تولیدی فروش روزانه ۲ واحد باشد، محدودیت فروش و بازاریابی ما را گرفتار کرده است و اگر طبق نظر مدیریت تولید بین دو ماشین تنها ۲ واحد کالای در جریان ساخت مجاز باشد دارای محدودیت خط‌مشی خواهیم بود. ازآنجایی‌که گلوگاه‌ها ظرفیت حقیقی کارخانه را معین می‌کنند، شناخت آن‌ها اولین گام برای پذیرش تغییرات ناشی از تئوری محدودیت‌ها خواهد بود.

همان‌طور که قبلاً بیان شد تئوری محدودیت‌ها دارای نگرش سیستمی است و به دنبال دست‌یابی به هدف یا اهداف سیستم است، سیستم مجموعه‌ای از اجزای به‌هم‌پیوسته است، بنابراین، محدودیت سیستم ضعیف‌ترین جزء آن است.



[1] Theory of Constraint

 

برگرفته از کتاب : «کار تیمی و روش های تصمیم گیری و حل مسئله در سازمان» نوشته محمود فاتحی و مرجان سادات حر؛ انتشارات مهرآذین؛ 1396

 

 


برچسب‌ها: نظریه محدودیت , TOC , روش ها و تکنیک های حل مسئله کارآفرینی مدیریت حسابداری و حسابرسی...
ما را در سایت کارآفرینی مدیریت حسابداری و حسابرسی دنبال می کنید

برچسب : ابزارهای,محدودیت, نویسنده : mahmoodfatehio بازدید : 74 تاريخ : چهارشنبه 10 آبان 1396 ساعت: 20:02